وقتی بیشتر میرم تو شکم یه چیزی، هی کنجکاوی میکنم ، وقتی میگن چرا تو خودتی (مودبانه چرا عین گوه شده ریختت) میگم بخاطر هوای اتاقه!  وقتی ناهار دیروزُ میزارم رو گاز میرم تو بالکن سالن و نیم ساعت بعد از خیره شدن به بیرون و ذهنی خالی برمیگردم میبینم نصفش از دست رفته. وقتی هی سر و ته میکنم ولی هیچی به هیچی ، هی میگم اینو بچینم پازله تمومه ولی انگار دست بچه هفت ماهه خورده بهش و همه پر!  هی 

بیخیال داستان دارم این موقع ها ،بیهوده!  بیخود گیر میکنم تو یه سوالی

مثلن چی میشه که ما عصبانی میشیم؟ چی میشه یهو قاتل لحظه ها میشیم؟ تلخ میشیم ؟ اصن میفهمیم چه شکلی میشیم ؟ چرا ؟ 

 

+ عنوان سرقت شده از شاملو با دخل با تصرف 

همینصبحیکهرفتیمچیتگردوچرخهسواری

How not to be ignorant about the world

درد مشترک مرا فریاد کن

هی ,  ,تو ,میکنم ,میشه ,ولی ,میشیم ؟ ,چی میشه ,میرم تو ,،بیهوده   ,  بیخود

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جنبش مبدا بازرگانی محمد فلاحی حفاظ ایران موفقیت را تجربه نکنید مشاهده کنید فروشگاه محصولات گرافیکی هیئت ورزشی روستایی و بازیهای بومی ،محلی کاشمر امیرحسین عمرانی یک استوپید در مسیر سرنوشت